بازخوانی یک فتنه عمیق؛
سیاست انقلابی کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم عماریون احساس وظیفه کنند در صحنه حاضر‌شوند
بازخوانی یک فتنه عمیق؛

شهوت قدرت چشمشان را کور کرده بود؟ /

روایتی از لجاجت برای کسب قدرت 

درحالی که شورای نگهبان پس از اعلام اعتراض توسط نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، راهکارهای قانونی برای رفع شبهه را فراهم نموده بود، لجاجت موسوی و کروبی سرآغاز فتنه ای عمیق شد.
 
به گزارش گروه سیاسی-فرهنگ نیوز، انتخابات ریاست جمهوری در ایران برای نخستین بار در دهمین دوره خود در خرداد سال ۱۳۸۸ با انواع شیوه‌های نظارتی جدید (علاوه بر ناظران شورای نگهبان، بازرسان وزارت کشور و معتمدان هیئت اجرایی)، برای حراست از رأی مردم برگزار شد که از این جمله می‌توان به حضور مستقیم نمایندگان نامزدها در ستاد انتخابات کشور و حضور تعداد زیادی از نمایندگان نامزدها به عنوان ناظر صندوق رأی اشاره نمود.
در این انتخابات میرحسین موسوی با تعداد بالغ بر بیش از ۴۰ هزار نماینده در بیش از ۹۰ درصد صندوق‌های رأی، بیشترین آمار نماینده را به خود اختصاص داد، آماری که تا پیش از آن سابقه نداشت.
بر همین اساس ناظران  نهادهای مسئول و نمایندگان نامزدها در مراکز رأی گیری، کلیه گزارش‌ها در خصوص مشکلات و تخلفات را از طریق وسایل ارتباطی به ستاد انتخابات و نمایندگان نامزدها مستقر در این ستاد اطلاع می‌دادند.
در همین زمینه عباس آخوندی، نماینده میرحسین موسوی در ستاد انتخابات کشور به همکاری بسیار خوب شورای نگهبان برای رفع مشکلات اشاره نموده است.
در جریان نظارت بر انتخابات، گزارش‌های ارائه‌شده از طرف نمایندگان نامزدها در همان روز ارائه گزارش بررسی و نتیجه آن به نماینده مستقر در ستاد انتخابات اطلاع داده می‌شد.
همچنین سید جلال ساداتیان، نماینده مهدی کروبی مستقر در ستاد انتخابات، اقدام شورای نگهبان در استقرار نمایندگان نامزدها در شورای مرکزی نظارت بر انتخابات را اقدامی قابل‌تقدیر دانست که می‌تواند به شفاف‌سازی مراحل انتخابات کمک کند.

* کمیته‌ای که شبهه امکان تقلب را آغاز کرد
اما باید نگاهی داشت به حدود دو ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم؛ در ششم فروردین ۱۳۸۸ کمیته‌ای غیرقانونی تشکیل شد که از همان وقت شبهه تقلب در انتخابات را مطرح می‌نمود، «کمیته صیانت از آراء». در این کمیته که توسط نمایندگان میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل‌شده بود، سید علی‌اکبر محتشمی پور از ستاد مهندس موسوی و مرتضی الویری از ستاد کروبی به‌عنوان روسای کمیته‌های صیانت از آرا انتخاب شدند.
از همان زمان بود که کارشناسان سیاسی با ابراز نگرانی از تشکیل چنین کمیته‌ای، این جریان را هدف‌دار دانستند و عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان طی یک موضع‌گیری شفاف و صریح، تشکیل چنین کمیته‌ای را از اساس غیرقانونی خواند و آن را مغایر با قانون اساسی دانست. بنا به گفته کدخدایی هر نهادی که بخواهد عهده‌دار وظایفی در خصوص انتخابات شود، نیازمند قانون است. او تأکید کرد تا زمانی که قانونی در این رابطه تصویب نشود، تشکیل این‌گونه نهادها و مراجع مشابه هیچ اعتبار حقوقی و قانونی نخواهد داشت و توهین به مردم و نظام تلقی می‌شود.

لازم به ذکر است در اصل ۳۹ قانون انتخابات مسئله نظارت مردمی بر انتخابات در قالب انتخاب ۱۳ نفر از معتمدین محل (۸ نفر اصلی و ۵ نفر علی‌البدل) آمده است که باید توسط هیئت نظارت شورای نگهبان تأیید شوند. همچنین اصل ۸ قانون انتخابات ریاست جمهوری تصریح می‌کند: «نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری به عهده شورای نگهبان است. این نظارت عام و در تمام مراحل و در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری است.» طبق این اصل، شورای نگهبان می‌تواند بر صلاحیت معتمدین محل نیز نظارت کند. همچنین تبصره ۳ ماده ۳۹ (مربوط به معتمدین محل) می‌نویسد: «معتمدین این ماده باید دارای ایمان و التزام عملی به اسلام و قانون اساسی و حسن شهرت و سواد خواندن و نوشتن بوده و از عوامل مؤثر در تحکیم رژیم سابق و وابسته به گروه‌های غیرقانونی نباشند.»

* آغاز فعالیت‌های علنی مجرمانه
اما پیش از اعلام نتایج انتخابات و درحالی‌که عباس آخوندی نماینده میرحسین موسوی در ستاد انتخابات کشور، اظهار بی‌اطلاعی از نتایج انتخابات می‌کند، میرحسین موسوی در یک نشست خبری و در مقابل دوربین‌های خبری شبکه‌های داخلی و خارجی در اقدامی مجرمانه، غیرقابل‌قبول و عجیب، خود را پیروز انتخابات با نسبت بالای آراء اعلام نمود. خبر کذبی که به‌سرعت در رسانه‌های خارجی و معاند نظام جمهوری اسلامی منتشر شد.
پس‌ازاین اقدام غیرقانونی سید محمد خاتمی که پیش‌ازاین حمایت خود را از موسوی به‌صورت علنی ابراز کرده بود، با ارسال پیامی پیروزی موسوی را تبریک گفته و بر این روند غیرقانونی صحه گذاشت.
صبح روز بعد، با اعلام نتایج انتخابات که حکایت از پیروزی محمود احمدی‌نژاد در این رقابت انتخاباتی بود، شبهه تقلب رسمیت یافت و واژه «تقلب» به‌عنوان رمز آشوب رونمایی شده و موسوی خواستار ابطال انتخابات شد.
پس‌ازآن بود که شورای نگهبان با دعوت از نامزدهای معترض برای بررسی ادعاهایشان با نمایندگان نامزدها جلسه ای تشکیل، به شبهات آنان پاسخ داده و اعتراضات آنان ثبت شد.

پس‌ازآن نیز نمایندگان نامزدها به دیدار رهبر انقلاب رفته و خواسته‌هایشان را مطرح نمودند. در همین جلسه عباس آخوندی، نماینده میرحسین موسوی اعتراف می‌نماید که «ما می‌دانیم حتی اگر تمام صندوق‌ها نیز بازشماری شود، هیچ‌گونه تغییر مهمی در آراء صندوق‌ها پدید نخواهد آمد.» و این نیز نشانه‌ای دیگر از آن است که این افراد کاملاً مطلع بودند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته و ادعای تقلب از اساس کذب بوده است.
 
چند روز بعد شورای نگهبان با ارسال نامه‌ای از نامزدهای معترض درخواست می‌کند برای رسیدگی به اعتراضشان به این شورا مراجعه نمایند؛ اما از بین سه نامزد معترض فقط محسن رضایی به شورا مراجعه می‌کند. بازشماری صندوق‌ها طبق درخواست رضایی انجام می‌شود و او در ۲ تیر ۱۳۸۸ طی نامه‌ای از شکایت خود صرف‌نظر می‌کند.

شورای نگهبان با کسب اجازه از رهبر معظم انقلاب، فرصت رسیدگی به اعتراض نامزدها را ۵ روز دیگر تمدید می‌نماید و  از برخی رجال سیاسی ازجمله علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف و حجت‌الاسلام پورمحمدی درخواست می‌کند که درصورتی‌که اسنادی از تقلب در انتخابات دارند، به شورای نگهبان ارائه نمایند.

شورای نگهبان در اقدامی دیگر با معرفی ۶ نفر از سیاسیون از آن‌ها می‌خواهد تا درخواست‌های نامزدهای معترض را پیگیری کنند. با معرفی این هیئت شش نفره به موسوی و کروبی، شورای نگهبان از آن‌ها می‌خواهد تا نمایندگانشان را برای همکاری با این هیئت معرفی نمایند.
کروبی ابتدا از این اقدام استقبال کرد، اما کمی بعد در اقدامی عجیب مشروعیت این هیئت و شورای نگهبان را رد می‌کند. موسوی هم برای چندمین بار ابطال و تجدید انتخابات را مطرح کرده و از یک حکمیت ملی با حضور مراجع عظام سخن می‌گوید. این در حالی بود که مراجع تقلید در همین فرصت پنج‌روزه در دیدار برخی از اعضای شورای نگهبان تأکید کرده بودند که نامزدهای معترض فقط باید با تبعیت از قانون از راهکارهای قانونی برای مطرح نمودن اعتراضات خود استفاده نمایند.

در روز چهارم از مهلت پنج روزه، نامه‌ای از طرف دفتر میرحسین موسوی با چهار شرط برای پذیرفتن نتیجه انتخابات ارسال شد. شورای نگهبان این درخواست‌ها پذیرفته اما اجرای آن را منوط به تائید شخص میرحسین موسوی کرد؛ اما موسوی حاضر نشد این درخواست‌ها و نتایج نامه ارسالی از سوی محتشمی و لاری را بپذیر و این درخواست را کتباً تأیید نماید.

با پایان مهلت پنج روزه شورای نگهبان اعلام نمود، به دلیل عدم همکاری موسوی و کروبی تلاش‌های هیئت شش نفره بی‌نتیجه مانده است. سرانجام شورای نگهبان دستور بازشماری ۱۰ درصد از صندوق‌های رأی را صادر کرد؛ کمی بعد سلامت برگزاری انتخابات با شمارش آراء صندوق‌ها زیر نظر معتمدان مردم و حضور دوربین‌ها توسط توسط شورای نگهبان تأیید شد.

اما پس‌ازاین فرایند، موسوی و کروبی با پای فشاری بر مواضع خود و پیش گرفتن موضعی لجوجانه، با صدور بیانیه‌هایی ساختارشکن مردم را با فریب «تقلب» به خیابان‌ها کشانده و با استفاده از رسانه‌های خارجی ضد نظام اهداف خود را پیگیری نمودند و در حقیقت پازل دشمنی را تکمیل کردند که سال‌ها در خوابی آشفته به دلیل وجود نظامی اسلامی و مقتدر در منطقه حساس غرب آسیا به سر می‌برد.

دراین‌بین برخی خواص نیز از نقش کلیدی خود به‌عنوان خط دهندگان و روشن‌کنندگان اوضاع، به نفع دشمنان نظام اسلامی استفاده نمودند و به‌جای روشنگری در خصوص حقایق، بر غبار فتنه افزودند. به‌عنوان‌مثال سید محمد خاتمی که در سال ۹۲ تقلب در انتخابات ۸۸ را رد کرده است، در زمان بروز فتنه و به‌عنوان یکی از حامیان اصلی میرحسین موسوی نه تنها کوچک‌ترین گامی در روشنگری حقیقت برنداشت بلکه با شرکت در راهپیمایی های غیر قانونی مهر تاییدی بر این فعالیت های براندازانه زده و همچنین در ملاقاتی با برخی از خانواده‌های مجرمان بازداشت‌شده فتنه، تنها راه‌حل برون‌رفت از بحران را «برگزاری رفراندوم» اعلام نمود!

گناه بزرگ سران فتنه که عدم تمکین به قانون و ایستادگی در مقابل جمهوری اسلامی بود، وجهه کشور را در عرصه بین‌المللی دچار خدشه نمود و در داخل کشور نیز چنان خسارات مادی و معنوی سنگین و جبران‌ناپذیری به‌جای گذاشت که تا سال‌ها اثرات این فتنه عمیق قابل‌مشاهده خواهد بود.
 
موسوی دهه‏ی60، موسوی دهه‏ی80/ بخش هفتم؛ 
3 بار استعفای آخرین نخست ‏وزیر!
استعفای موسوی با پایان حمله‌ی مرصاد و آغاز گفت‌وگوهای آتش بس بین ایران و عراق مصادف بود که بعدها توسط آقای علی اکبر‏ ولایتی تأثیر این استعفا بر این مذاکرات ایران و عراق، بسیار ناگوار و خردکننده عنوان شد.
 
 
گروه سیاسی برهان؛
 
استعفایی که موضع نظام را تضعیف کرد
 
یکی از نکات مهم در دوران مدیریت موسوی، استعفای چندین باره‌ی وی از نخست وزیری بود. 15 شهریور سال 1367 روزنامه‌ی جمهوری اسلامی که در اختیار «مسیح مهاجری» قرار داشت، در حالی منتشر شد که تیتر اول آن از استعفای میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت خبر می‌داد؛[1] استعفایی که بدون هماهنگی رییس جمهور و رهبر انقلاب (امام خمینی) نگاشته شده بود.
روغنی زنجانی از وزرای موسوی هم به این استعفا اشاره می‌کند. استعفایی که در ظاهر به بهانه‌ی انتخاب وزرا و همراهی نکردن مجلس و مشخصاً گرفتن اختیار سازمان تعزیرات حکومتی از او، خطاب به رییس جمهور وقت، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نوشته می‌شود و امام با لحنی عتاب آمیز به آن پاسخ می‌دهد. روغنی زنجانی در جای دیگری هم بر شرایط دشوار جنگ تأکید می‌کند و استعفای موسوی را بر این مسأله مرتبط می‌سازد. او می‌گوید: «نامه‌ای نوشتم و در آن استدلال‌های خودم را بازگو کردم و استعفا دادم. من دو بار استعفا دادم. آقای مهندس موسوی به من تلفن زد و گفت چرا می‌خواهید، استعفا بدهید؟ گفتم آقای مهندس از دست من کاری برنمی‌آید ما می‌توانیم جنگ را بیش از این ادامه بدهیم. برای این کار هم دو راه حل بیش‌تر نداریم. آن را با امام و یا با رؤسای قوای سه گانه در میان بگذارید، یا راه حل امام حسین(علیه‌السلام) را در پیش بگیرد و کاری هم به ماندن و نماندن حکومت و نظام نداشته باشید و آن را هم آشکارا اعلام کنید و بگویید بر اساس هدف و اصولی که داریم جنگ را ادامه می‌دهیم، حتی به قیمت از بین رفتن نظام. شاید مردم نخواهند ما تا این میزان جلو برویم. اگر هم خواستیم که نظام را حفظ کنیم باید در سیاست‌های جنگی کشور تجدید نظر کنیم.»[2]
 
«دکتر بادامچیان» در جلسه‌ی پرسش و پاسخی در قم، در پی اسرار دانشجویان، درباره‌ی زوایای استعفای موسوی می‌گوید: «در اواخر جنگ بود که امام خمینی(ره) از میرحسین خواست یک کاری را انجام دهد، که میرحسین نیز به دلیل این که وزرای وی با نمایندگان مجلس تعامل نداشتند از این کار سر باز زد. پس از آن میرحسین به درون یکی از خانه‌های آشنایان رفت و بیرون نیامد.»
گفته می‌شود او در این 3 روز در منزل «آلاد پوش» به سر می‌برده است؛ روز سوم حاج سید احمد خمینی از راه تماس با مراکز مختلف از یافتن او ناامید شده بود، به افراد مختلف می‌سپرد که امام فرموده‌اند به میرحسین بگویید که بیاید که اگر نیاید نامه‌ای تنظیم کرده‌ام و در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهم که اگر پخش شود برای او دیگر دنیا و آخرت نمی‌ماند. روز سوم میرحسین تا ساعت 11 به محضر امام(ره) می‌رسد و امام نامه‌ای دیگر نوشتند و میرحسین استعفا داد.[3]
 
زمان این استعفای موسوی با پایان حمله‌ی مرصاد و آغاز گفت‌وگوهای آتش بس بین ایران و عراق مصادف بود. امام خمینی(ره) در حکمی دکتر «علی اکبر ولایتی» (وزیر امور خارجه‌ی وقت) را به عنوان نماینده‌ی جمهوری اسلامی در مذاکرات آتش بس بین ایران و عراق تعیین کرده بودند و دکتر ولایتی به سرعت عازم نیویورک شده بود.
 
استعفای میرحسین موسوی، هم زمان با صبح اولین روز مذاکرات بود. تأثیرات این استعفا در این مذاکرات، بعدها توسط دکتر ولایتی بسیار ناگوار و خردکننده عنوان شده است. اگرچه عده‌ای نیز استعفای میرحسین موسوی را ناشی از ناراحتی وی از تعیین ولایتی توسط امام به عنوان نماینده‌ی جمهوری اسلامی، یاد می‌کنند.
 
شاید لحن عتاب آمیز امام در جواب وی نیز ناشی از این شرایط حساس بوده است. امام در پاسخ وی نوشتند: «... همه باید به خدا پناه بریم؛ و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سو استفاده کنند. مردم ما از این‌گونه مسایل در طول انقلاب زیاد دیده‏اند، این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت...» (15/6/67)[4] امام، موسوی را تهدید کردند که اگر بر نگردد وی را به مردم معرفی خواهد کرد.
 
البته مشخص بود نامه‌ای که به عنوان استعفانامه‌ی میرحسین موسوی در جراید منتشر شد دلایل اصلی استعفای نخست وزیر نیست. گفته می‌شود نامه‌ای چند صفحه‌ای از سوی میرحسین موسوی خطاب به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ـ رییس جمهور وقت ـ در برخی از بولتن‌ها پخش شد که در آن، موسوی به طور دقیق دلایل استعفای خود را شرح داده بود. آن‌گونه که در آن نامه اشاره شده بود برخی از اعتراضات موسوی شامل این موارد بود:
 
1-    اعتراض به این‌که چرا به عنوان مسؤول اجرایی کشور، از ارتباط با برخی کشورها مطلع نبوده و در یک ضیافت شام خبر آن را شنیده است؟
 
2-    مخالفت با انجام عملیات‌های برون مرزی که وی انجام این گونه عملیات‌ها را دارای  تلفات و ضرر می‌دانسته است.
 
3-    این ادعا که براساس برخی ادعاها، ایران از 5 کانال با آمریکا رابطه داشته و وی به عنوان نخست وزیر کشور، حتی از یک کانال آن نیز مطلع نبوده است.[5]
 
طرح مکرر بحث استعفا در حالی است که در آن سال‌ها کشور از یک سو با مشکلات عمده‌ی اقتصادی مواجه بود و از سوی دیگر درگیر جنگ تحمیلی بوده و از جانب ایالات متحده‌ی آمریکا مدام مورد تهدید قرار می‌گرفت و شرایط داخلی و خارجی کشور ثبات کافی نداشت.
 
اما استعفای شهریور سال67، تنها استعفای میرحسین موسوی نبود. اگر چه موسوی یکی از استعفاهایش را انکار می‌کند و می‌گوید فقط یک بار استعفا کرده، آن هم به دلیل پایان جنگ و گرفتن اختیار تعزیرات حکومتی از وی بوده که به شدت نیز مورد عتاب امام (ره) قرار گرفته است، اما هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود از دو استعفای دیگرِ آخرین نخست وزیر خبر می‌دهد! در این دو بار، میرحسین با کوچک‌ترین بهانه‌ای تصمیم به استعفا می‌گیرد که به نوعی توسط هاشمی یا رییس جمهور وقت، منصرف می‌شود.
 
طرح مکرر بحث استعفا در حالی است که در آن سال‌ها کشور از یک سو با مشکلات عمده‌ی اقتصادی مواجه بود و از سوی دیگر درگیر جنگ تحمیلی بوده و از جانب ایالات متحده‌ی آمریکا مدام مورد تهدید قرار می‌گرفت و شرایط داخلی و خارجی کشور ثبات کافی نداشت.
 
استعفای اول به سال 62 برمی‌گردد. هاشمی در کتاب «آرامش و چالش» این گونه می‌نویسد: «شب در دفتر رییس جمهور، جلسه‌ای با حضور وزیر امور خارجه و آقای محتشمی داشتیم. آقای رییس جمهور گفتند مهندس موسوی (نخست وزیر) به خاطر توافق نکردن روی وزیر مسکن، پیشنهاد استعفا داده که {ایشان} آیت‌الله خامنه‌ای مخالفت کرده و گفته‌اند که وجود اختلاف به هر حال است؛ و با این مقدار اختلاف نباید کنار رفت و قابل حل است.»[6]
 
 اما هاشمی رفسنجانی به استعفای دیگری هم اشاره می‌کند. استعفایی که به سال 63 بر می‌گردد. هاشمی رفسنجانی در کتاب «به سوی سرنوشت» صفحه‌ی 72 به این استعفا اشاره می‌کند. این بار نیز کمی بودجه و هماهنگ نبودن با رییس جمهور وقت بهانه‌ی استعفا را فراهم می‌آورد و موسوی تعویض کابینه را مطرح می‌کند. 
 
سال‌های 1360 تا 1368 مقام معظم رهبری، آیت‌الله خامنه‌ای رییس جمهور بوده‌اند، اما این دوران یکی از سخت‌ترین ایام برای ایشان بوده است، چنان که هاشمی رفسنجانی در مقدمه‌ی کتاب امید و دل‌واپسی می‌گوید: «من هنوز هم تلخی‌های آن دوران را در ذائقه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای که گاهی بروز دارد، احساس می‌کنم.»[7]
 
می‌توان گفت که انحصار طلبی‌های افراط‌گرایانه‌ی جناح چپ در یک دست کردن کابینه از طیف خودشان و تلاش برای سیاه‌نمایی از سفرهای عزتمندانه‌ی رییس جمهور، سیستم و رویه‌ی اقتصادی موسوی و همراهی نکردن با رییس جمهور، در همان دوران اعتراضات رییس جمهور را بر می‌انگیزد. بی‌احترامی موسوی به رییس جمهور، بی‌احترامی و لا ابالی‌گری سیاسی برخی از افراد کابینه، از دلایل دیگر مخالفت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رییس جمهور وقت با نخست وزیری موسوی بوده است.
 
در هر حال حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با توجه به تدابیر حضرت امام، به سکوت در برابر رفتارهای دولت موسوی و تحمل آن ادامه می‌دهد. گرچه در زمانی که برای دور دوم نمی‌خواست وی را به نخست وزیری معرفی کند،  فشارهای سیاسی و شرایط خاص ایشان را مجبور به این کار می‌کند.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، جایی در بیان این که ایشان را شایسته‌ی نخست وزیری نمی‌دانسته‌اند، می‌فرمایند: « ... در انتخاب آقای موسوی، من به امام عرض کردم که بنده ایشان را برای نخست وزیری شایسته نمی‌دانم اگر چه ایشان فردی است مسلمان، متدین و ... و من در هر کجا که باشم از ایشان به عنوان یک دست‌یار استفاده خواهم کرد، اما برای نخست وزیری انتخاب ایشان را صلاح نمی‌دانم و امام فرمودند که شما هر طور میل دارید عمل کنید و این حق شماست و به واقع این حق من بود، البته حق شخصی نبود که اگر حق شخصی من بود من از آن می‌گذشتم بلکه حق ریاست جمهوری بود و تکلیفی بود بر دوش من که من نمی‌توانستم نسبت به آن بی‌تفاوت باشم اما به هر حال رفتند خدمت امام و گفتند اگر ایشان کنار رود جنگ لطمه می‌خورد و چون جنگ برای امام بسیار اهمیت دارد؛ لذا ایشان هم آن طور نظر دادند، در حالی که جنگ هم لطمه نمی‌خورد ...»[8]*
 

رهبر معظم انقلاب ضمن یادآوری چنین منش‌های اشتباهی می‌فرمایند: « ... در دهه‌ی اول، پیشرفت را بسیاری از انقلابیون در الگوی چپ؛ چپ دهه‌ی 60، یعنی الگوی گرایش‌مند به سوی سوسیالیسم می‌دیدند. هر کس هم مخالفت می‌کرد، یک تهمتی، لکه‌ای، چیزی متوجهش می‌کردند. یک عده‌ای از مسؤولین، دست‌اندرکاران، فعالین عرصه‌ی کار در جمهوری اسلامی، نگاهشان نگاه حاکمیت دولت و مالکیت دولت بود.»[9](*)

ادامه دارد....



[1]- روزنامه‌ی جمهوری اسلامی ، 15/6/1367
 
[2]- محمد جواد اخوان ، پیشین ، ص 91
 
[3]- همان
 
[4]- مهدی سعیدی ، پیشین
 
[5]- همان، ص 96 . 
 
[6]- قادر باستانی، مهدی هاشمی، آرامش و چالش، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال 1362، دفتر نشر معارف انقلاب ،1382،ص 348
 
[7]- رک : سارا لاهوتی، امید و دل‌واپسی، خاطرات سال 64 هاشمی رفسنجانی در سال 1364، دفتر نشر معارف انقلاب
 
[8]محمد جواد اخوان، پیشین، ص 97 
 
* اشاره‌ی حضرت آیت الله خامنه‌ای به واسطه‌گری محسن رضایی فرماند‌ه‌ی وقت سپاه در محضر امام است.
 
[9]- سخنرانی رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان شیراز در سال 1387
 

*جمعی از نویسندگان؛ راضیه امیری رز، فاطمه امیری رز و افسانه قائم/ انتهای متن/


نظرات شما عزیزان:

پاپ من
ساعت12:23---23 مرداد 1393
سلام دوست عزيز!

يک پيشنهاد عالي براي کسب در آمد از وبلاگتون

سيستم کسب درآمد پاپ من

ثبت شده در ستاد ساماندهي

نرخ هر آي پي = از 60 تا 150 ريال

پاپ آپ اول = 30 ريال و دومي 30 ريال

تسويه حساب منظم و هفتگي

اول از طريق لينک زير ثبت نام کنيد

بعد از ثبت نام وبسايت خودتون رو ثبت کنيد

بعد يک کد در قالب وبلاگتون قرار ميديد

بعد به ازاي هر بازديد کننده 60 تا 150 ريال دريافت ميکنيد

از طريق لينک زير ثبت نام کرده و شروع به کسب درآمد کنيد!

پرداخت منظم و شمارش بالا از مزيت هاي سايت ماست

کافي است امتحان کنيد!

مطمئنم خوشتون مياد و راضي خواهيد بود!


لينک ثبت نام :
http://popman.ir/user/signup/ref:437

منتظرما!



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: دو شنبه 28 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 871
تعداد نظرات : 73
تعداد آنلاین : 1