مصداق‌شناسی مخالفان در قرآن و روایات
سیاست انقلابی کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم عماریون احساس وظیفه کنند در صحنه حاضر‌شوند
 

جریان شناسی گروه های مخالف نظام اسلامی 5
حسین عبداللهی فر

مصداق‌شناسی مخالفان در قرآن و روایات
در قرآن کریم بیش از هزار و پانصد آیه به دشمنان اسلام و مؤمنان و لزوم شناخت آنها اختصاص یافته که 300 مورد منحصر به منافقین است. درباره سایر گروه‌های مخالف، به مصادیق زیر اشاره شده است:
1ـ شیاطین 2ـ فرعونیان 3ـ منافقان 4ـ کافران 5ـ یهود 6ـ نصاری 7ـ ضالین 8ـ سامریان 9ـ اهل کتاب10ـ دین‌فروشان 11ـ آزمندان 12ـ مستکبران 13ـ ماکرین 14ـ منکران 15ـ خدعه­‌گران 16ـ قاتلان 17ـ سنگ ‌دلان (قاسیه) 18ـ تکذیب‌کنندگان 19ـ مفسدان 20ـ تجاوزگران 21ـ خائنان 22ـ عصیانگران 23ـ بدعت­گذاران 24ـ کتمان‌گران 25ـ غالیان 26ـ التقاتیون 27ـ تحدی‌کنندگان 28ـ محاربین 29ـ شاقون و....

مصادیق مخالفان قرآنی در منظومه سه‌­گانه
دسته‌بندی­های متفاوتی از این گروه‌ها ارائه شده است: برخی، آنها را در چهار دسته تقسیم کرده‌­اند: 1ـ شیاطین و دار و دسته آنها، 2ـ کفار، 3ـ اهل کتاب به‌ویژه یهود، 4ـ منافقین. (تفسیر سیداحمد خاتمی، سیمای نفاق در قرآن، ص18)
لکن آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی «نفاق» را به دو شاخه عملی و اعتقادی تقسیم کرده و ذیل آیات 9 تا 11 سوره منافقین آورده است: نفاق معنای وسیعی دارد که هر‌گونه دوگانگی ظاهر و باطن را در بر می‌گیرد، مصداق بارز آن، نفاق عقیدتی است که آیات منافقین ناظر به آن است و آن مربوط به کسانی است که در ظاهر اظهار ایمان می‌کنند، ولی در دل شرک و کفر پنهان می‌دارند. اما نفاق عملی در مورد کسانی است که اعتقاد باطنی آنها اسلام است، ولی اعمالی بر‌خلاف این تعهد باطنی انجام می­دهند که دوگانگی چهره درون و برون را نشان می‌دهد، مانند پیمان‌شکنی، دروغ، خیانت در امانت. (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج1، ص76)
در این رابطه علامه طباطبایی در زیر تفسیری از آیات 6 و7 سوره بقره با تأکید بر اینکه مراد از «الذین کفروا» کسانی هستند که کفر در دل‌شان ریشه کرده و انکار حق در قلوب‌شان جای­گیر شده است، به روایتی از امام صادق(ع) اشاره کرده که در آن کفر به پنج نوع تقسیم شده است: اول؛ کفر جحود، یعنی انکار ربوبیت خدا. دوم؛ جحود بر معرفت، یعنی خدا را شناخته اما انکار می‌کند. سوم؛ کفر بر ترک دستورات الهی(فقهی). چهارم؛ کفر برائت است، یعنی از روی کینه و بیزاری(قلبی و گرایشی) و پنجم؛ کفران نعمت است(رفتاری). (محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ص 182) 
نکته حائز اهمیت آن است که در اغلب این دسته‌بندی­ها، جنبه‌های سه‌گانه اعتقادی، اخلاقی و رفتاری مشاهده می‌شود؛ چرا‌که مخالفت هر یک از این گروه‌ها با مسلمانان ریشه در یکی از بخش­های اعتقادی، اخلاقی یا رفتاری اسلام دارد. بدین‌ترتیب می‌توان گفت گروه‌هایی که با اساس دین و اسلام مشکل دارند، «مخالف اعتقادی» به‌شمار می‌روند. 
گروه‌هایی که بر اساس برخی مسائل نفسانی مانند نفاق و تکبر استکبار ورزیده و با اغراض سیاسی به‌دنبال کسب قدرت هستند در دسته «مخالفان اخلاقی» قرار می‌گیرند. نمونه عینی این دسته مستکبران، منافقان، آزمندان، ستمکاران، فاجران و فاسقان هستند.
اما مخالفان رفتاری شامل گروه‌هایی می‌شود که به‌دلیل پاره‌ای از منافع شخصی و گروهی از اطاعت و اجرای دستورهای الهی سر باز زده و در زمره مخالفان قرار گرفته‌­اند که «مخالف رفتاری» نامیده می‌شوند. مصادیق این دسته عبارتند از: بدعت­گذاران، خائنان، تجاوزگران، سامریان، خدعه­‌گران و ماکرین.

مصداق‌شناسی مخالفان دوران تأویل 
با مصداق‌شناسی گونه‌های سه­‌گانه مخالفان اعتقادی، اخلاقی و رفتاری در دوره تنزیل وحی، اینک طبقه‌بندی مخالفان در دوره تأویل بررسی می‌شود:
امام علی(ع) در دوران امامت خویش، با چندین گروه مخالف روبه‏رو بودند. كه امام را برخلاف فرمان صریح الهی و معارفه رسمی در غدیر‌خم، 25 سال خانه‌نشین و در دوره پنج ساله حکومت نیز با موانع متعددی مواجه کردند و از پرداختن به برنامه‏هاى حكومتى باز‏داشتند. مهم‌ترین گروه‌های مخالف امیرالمومنین(ع) عبارتند از: 
1ـ قاعدین: نخستین گروه مخالف، شمارى از مهاجرین و انصار بودند كه از بیعت با امام على(ع) خوددارى ورزیدند؛ از چهره‌های برجسته این گروه كسانى مانند عبدالله ‏بن‌عمر، سعدبن ابى‏وقاص، حسان‏بن‌ثابت، زیدبن‌ثابت، اسامه‌بن‌زید، محمدبن‌مسلمه، كعب‏بن‌مالك و عبدالله‏بن‌سلام دیده می‌شوند که مصداق این جمله امام هستند که درباره آنها فرمود: «خذلوا الحق و لم ینصروا الباطل»؛ حق را خوار كردند و باطل را نیز یار نشدند. (نهج‏ البلاغه، حكمت 18، ص 363) البته برخی معتقدند كه بیعت با امام، بیعتى عمومى بود كه هیچ‏كس از آن تخلف نكرد. بر این اساس، این گروه نیز همانند دیگران، حكومت امام على(ع) را به رسمیت شناختند، اما در جنگ‏ها از همراهى با وى خوددارى كردند. 
2ـ ناکثین: دسته دوم از مخالفان امام على‏‏(ع) را اصحاب جمل به خود اختصاص دادند، كه به رهبرى طلحه، زبیر و عایشه، نخستین جنگ داخلى را علیه حكومت نوپاى علوى به راه انداختند. اینها خلافت امام را پذیرفته و با او بیعت نیز كردند؛ اما پس از مدت كوتاهى به بهانه‌هاى گوناگون، پیمان‌شکنی کردند که به‌همین دلیل، گروه «ناكثین» (پیمان‏ شكنان) خوانده شدند. 
ناکثین محصول پیوند چهار عنصر «وجاهت، ثروت، سیاست و قدرت» هستند. امام علی(ع) درباره این نحله از نفاق می‌فرمایند: به چهار نفر گرفتار شدم که هیچ‌کس به مانند آنان دچار نشده است. گرفتار شدم به شجاع‌ترین مردم «زبیر»، زیرک‌ترین مردم «طلحه»، مطاع‌ترین مردم «عایشه» و ثروتمندترین مردم «یعلی‌ابن‌مینه». (نهج‌البلاغه شرح ابن‌ابی‌الحدید، ص 227)
3ـ قاسطین: «قاسطین» (ستمگران) سومین گروه مخالف امام على(ع) بودند که در رأس آنها معاویه و یاران او قرار داشتند. معاویه حكومت امیرمؤمنان را به رسمیت نشناخت و جنگ پر حادثه و طولانى صفین را تدارک دید. این جنگ حدود چهار ماه پس از واقعه جمل آغاز شد و به كشته‌شدن شمار فراوانى از سپاهیان دو طرف انجامید. این نبرد طولانى، شهادت بیست‌وپنج‌هزار نفر از سپاهیان امام على(ع) و كشته شدن چهل‌و‌پنج‌هزار تن از لشكریان معاویه را در پى داشت.
این جنگ با حیله‏ گرى عمروبن‌عاص و ساده‏لوحى و خیانت برخى از لشكریان امام على(ع)، به سود معاویه پایان یافت که به ماجرای حكمیت منجر شد و سرآغاز فتنه‏اى دیگر به نام خوارج گشت.
4ـ مارقین: به خروج‌کردگان از دین و ولایت الهی «مارقین» گفته می‌شود. شکل‌گیری این جریان نفاق، در عواملی همچون؛ عدم بصیرت در تشخیص حق و باطل، عصبیت، خرافه‌گرایی و عدم تبعیت از ولایت ریشه دارد. مارقین به دنبال اسلام منهای ولایت بودند که با شعار «حسبنا کتاب الله» خروج کردند. این نحله از جریان نفاق، حضرت علی(ع) و معاویه را به یک چشم می‌نگریست. خوارج قوی­ترین گروه مخالف صدر اسلام بودند که از اطاعت خلیفه (امام) علی(ع) خارج شده و علت خروج آنان اعتراض علیه پیشنهاد حکمیت درباره اختلاف بر سر قتل عثمان بود. (لمبتون، دولت و حکومت در اسلام، ص68)
این جریان به شاخه‌های «محکمه»، «نجدات»، «ازارقه»، «اباضیه» و «جماعت المسلمین» تقسیم می‌شوند. نبرد با خوارج، هر چند توان نظامى و مادى چندانى نمى‏خواست، اما به لحاظ معنوى نیروى فراوانى مى‏طلبید و از حساس‏ترین جنگ‏هاى امام على(ع) به شمار مى‏رفت؛ زیرا این گروه غالباً از قاریان قرآن بودند و پیشانى پینه بسته آنان، حكایت از تعبد و شب زنده‏دارى آنان مى‏كرد. امام على‏(ع)، خود، در این باره مى‏فرماید: «من فتنه را نشاندم و كسى جز من دلیرى این كار را نداشت؛ از آن پس كه موج تاریكى آن برخاسته و گزند آن همه جا را فراگرفته بود.» (نهج‏ البلاغه، خطبه 93، ص 85) 

طبقه‌­بندی مخالفان در سه دسته اعتقادی، اخلاقی و رفتاری
با شناسایی مخالفان امام علی(ع) و بررسی علل مخالفت‌شان، این امکان ایجاد می‌شود تا مخالفان آن حضرت(ع) را در سه گونه مخالفان اعتقادی، اخلاقی و رفتاری دسته‌بندی کنیم: 
1ـ گروهی مانند مارقین (خوارج) که علت اصلی مخالفت آنها به برداشت­های انحرافی از برخی آیات الهی و گمان باطل درباره نقش داوری و قضاوت حضرت علی(ع) باز می‌گردد، را می­توان مصداق بارز مخالفان اعتقادی دوران تأویل دانست؛ چرا که علت مخالفت‌شان با امیرالمؤمنین امام علی(ع) انحراف فکری آنها بود. قاسطین را هم از آن جهت که با اساس حکومت اسلامی عناد داشتند و ریشه مخالفت­شان به ضعف اعتقادی باز می­‌گشت، می­توان از مصادیق مخالفان اعتقادی دانست. 
2ـ مصداق مخالفان اخلاقی این دوره را باید گروهی دانست که علت مخالفت‌شان به عدم خود ساختگی و پرهیز از هوای نفس بر می­گردد؛ مانند کسانی که به‌دلیل دنیاطلبی، حسادت و یا کینه‌جویی­‌های شخصی مربوط به پیش از اسلام با ایشان به مخالفت برخاستند. نمونه آشکار این گروه را می‌توان قاعدین ذکر کرد که با گسترش ارزش­های علوی مخالفت ورزیدند.
3ـ ناکثین و پیمان‌شکنان مصداق بارز مخالفان رفتاری این دوره به حساب می‌­آیند؛ چرا که به علت زیاده‌خواهی و فزون­‌طلبی تن به عدالت علی(ع) نمی‌­دادند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: دو شنبه 19 ارديبهشت 1394برچسب:,
ارسال توسط عمار
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 91
بازدید ماه : 523
بازدید کل : 81856
تعداد مطالب : 871
تعداد نظرات : 73
تعداد آنلاین : 1